آیه 130 سوره اعراف
<<129 | آیه 130 سوره اعراف | 131>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و فرعونیان را سخت به قحط و تنگی معاش و نقص و آفت برکشت و زرع مبتلا کردیم تا شاید متذکر شوند.
و فرعونیان را به قحطی و خشکسالی های متعدد و کمبود بسیار شدیدِ بخشی از محصولات دچار نمودیم تا متذکّر شوند.
و در حقيقت، ما فرعونيان را به خشكسالى و كمبود محصولات دچار كرديم باشد كه عبرت گيرند.
قوم فرعون را به قحط و نقصان محصول مبتلا كرديم، شايد پند گيرند.
و ما نزدیکان فرعون (و قوم او) را به خشکسالی و کمبود میوهها گرفتار کردیم، شاید متذکر گردند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
سنين: لفظ سنة، اكثرا به معنى سال قحطى است. چنان كه «عام» به معنى سال فراوانى و راحت مى باشد. مراد از سنين در آيه ، سالهاى سخت و قحطى است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ «130»
و همانا ما طرفداران فرعون را به قحطى و خشكسالى و كمبود محصولات گرفتار كرديم، باشد كه متذكّر شوند (و از راه انحرافى خود دست بردارند).
جلد 3 - صفحه 150
نکته ها
«سنين» جمع «سنة»، به معناى سال است، امّا وقتى با كلمه «أَخَذَ» به كار مىرود، اغلب به معناى قحطى وخشكسالى است. لذا ذكر «نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ»، شايد براى بيان مصداق بارز قحطى باشد.
گاهى بلاها و سختىها، در مسير بيدارى و امتحان انسان و زمينهى هلاكت اوست. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ» «1»
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: خداوند با كم شدن محصولات و بازداشتن بركات و بستن درِ خزانههاى خيرات، گناهكاران را مىآزمايد تا آنان متنبّه و متذكّر شده و توبه كنند و گناهان را ترك كنند. «2»
پیام ها
1- در تربيت، گاهى بايد از اهرم سختى و تنگنا نيز استفاده كرد. «وَ لَقَدْ أَخَذْنا»
2- ارادهى خداوند، بر عوامل طبيعى حاكم است. أَخَذْنا ... بِالسِّنِينَ
3- قحطى و خشكسالى، يا كيفر الهى است و يا هشدار و زنگ بيدارباش. «بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ» آرى، تحوّلات هستى هدفدار است.
4- زمينههاى هدايت و سعادت، در خانوادهى مستكبرترين افراد نيز وجود دارد.
آلَ فِرْعَوْنَ ... لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
5- ممكن است علىرغم تلاش براى ارشاد مردم، هيچ وسيله وطرحى در بعضى كارساز نباشد، چون انسان در پذيرش آزاد است نه مجبور. أَخَذْنا ... لَعَلَّهُمْ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (130)
وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ: و هر آينه بتحقيق گرفتيم تابعين و خدم فرعون را براى تنبه، بِالسِّنِينَ: به قحط و تنگى و خشكسالى، وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ: و نقصان بعضى ميوهجات. از ابن عباس نقل است كه قحطى قريهها و نقصان ميوهجات در شهرها بود. لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ: براى اينكه متذكر و متنبه شوند كه اين حوادثات به جهت كفر و معاصى ايشان است پس متعظ شوند. يا قلوبشان نرم شود به آفات و عاهات، متوجه درگاه الهى شده، جزع و فزع نمايند، و راغب گردند به نعماء سبحانى، لكن ايشان تذكر و تنبهى نيافتند.
تنبيه: آيه شريفه دليل است بر بطلان قوم جبريه به وجوهى: 1- حق تعالى بيان فرموده كه اراده سبحانى از كفار اراده تذكر و تنبه و رجوع به درگاه او است. 2- ذات احديت به لسان رسل، عموم مكلفين را دعوت به ايمان نموده، اگر اراده كفر نمايد هر آينه مناقض خواهد بود. 3- آيه شريفه: يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ الخ، صريح است بر آنكه اراده الهى بر بندگان تبيين و هدايت و ارشاد و رجوع مىباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 130 تا 132
وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (130) فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (131) وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ (132)
ترجمه
و بتحقيق گرفتيم اتباع فرعون را بسالهاى قحطى و كمى از ميوهها باشد كه آنها متنبّه شوند
پس چون مىآمد آنها را خوبى ميگفتند مر ما را است اين و اگر ميرسيد آنها را بدى تشأم مينمودند بموسى و كسانيكه با او بودند آگاه باش منشاء امر شوم آنها نزد خدا است ولى بيشتر آنها نميدانند
و گفتند هر چيزيكه بياورى براى ما آنرا از نشانه نبوّت تا سحر كنى ما را به آن پس نيستيم ما مر تو را گروندگان.
تفسير
خداوند قبطيان و اتباع فرعون را كه معمولا آل بر آنها اطلاق ميشود در سنواتى مبتلا بقحط و غلا فرمود براى آنكه شايد در آن ازمنه بياد خدا بيفتند و دست از اعمال ناشايسته خودشان بردارند چون در اين مواقع انسان بيشتر متوجه بمبدء غيبى ميشود و چون سنوات قحطى بيشتر مورد مذاكره ميشود و غالبا مبدء تاريخ ميگردد عرب سنه را بر سال قحط اطلاق مىنمايد و سنين جمع سنه است و يكى از آثار خبث طينت اتباع فرعون آن بود كه هر وقت خير و بركت و نعمتى به آنها ميرسيد ميگفتند اين براى استحقاق و قابليت و هنرمندى ما است و هر وقت آفت و بلا و محنتى بآنها روى مىآورد ميگفتند اين از نحوست و شومى موسى و اتباع او است و قمى ره فرموده حسنه در اينجا صحّت و سلامت و امنيّت و وسعت است و سيّئه در اينجا جوع و خوف
جلد 2 صفحه 465
و مرض است در هر حال سبب خير و شرّ و ميمنت و شئامت آنها يا حكم و مشيت الهى بود كه از جانب خدا و نزد او بود يا عمل خودشان بود كه در دفتر ثبت الهى محفوظ و مضبوط بود چون طائر شخص بر عمل او اطلاق ميشود و كلمه مهما بعضى گفتهاند مركّب است از ماء شرطيّه و ماء زائده براى تاكيد و الف آن قلب بها شده است و اخيرا بر طغيان و كفر خودشان افزودند و صريحا بحضرت موسى گفتند كه هر نيرنگى بكار زنى بعنوان اعجاز براى فريب دادن ما بآن ما بتو ايمان نخواهيم آورد و باب رحمت را بر خودشان مسدود نمودند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد أَخَذنا آلَ فِرعَونَ بِالسِّنِينَ وَ نَقصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُم يَذَّكَّرُونَ (130)
و هراينه البته گرفتيم آل فرعون و اصحاب و قوم او را بقحطي و خشكسالي
جلد 7 - صفحه 432
و كمي ميوهجات بلكه آنها متذكر شوند.
انسان بالطبيعه اگر در وسعت و ثروت باشد طغيان ميكند و غافل ميشود كَلّا إِنَّ الإِنسانَ لَيَطغي أَن رَآهُ استَغني علق آيه 6، و اما در مورد بلاء و اضطرار بسا متوجه و متذكر شود وَ إِذا مَسَّ الإِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِهِ أَو قاعِداً أَو قائِماً فَلَمّا كَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَم يَدعُنا إِلي ضُرٍّ مَسَّهُ يونس آيه 12، فَإِذا مَسَّ الإِنسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلناهُ نِعمَةً مِنّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلي عِلمٍ زمر آيه 50، از اينکه جهت ميفرمايد وَ لَقَد أَخَذنا آلَ فِرعَونَ مراد از اخذ يعني مبتلا كرديم و در شكنجه بلاء انداختيم، و آل منسوبون بشخص است که در امور موافق رأي و مسلك او رفتار كنند چنانچه آل محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ائمه طاهرين عليهم السّلام که موافق طريقه محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم رفتار ميكردند که معناي عصمت است و آل فرعون فرعون پرستان هستند.
بالسنين سال قحطي و خشكسالي را گويند که حاصل دست نيايد و اشجار ميوه خشك شود که وَ نَقصٍ مِنَ الثَّمَراتِ است بلكه اينها بفهمند که فرعون قدرت بر دفع بلاء ندارد و متوجه خدا شوند و ايمان آورند.
لَعَلَّهُم يَذَّكَّرُونَ مكرر گفتهايم که لعلّ نسبت بخداوند ترديد نيست بمعني شايد نيست بلكه بمعني بايد است و سزاوار است که متذكر شوند لكن قلب که سياه شد و قساوت پيدا كرد بهيچ صراطي مستقيم نخواهد شد و در هيچ حالي متوجه نميشود.
بر سيه دل چه سود خواندن وعظ
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 130)- مجازاتهای بیدار کننده! همانطور که در تفسیر آیه 94 از همین سوره گذشت، یک قانون کلی الهی در مورد تمام پیامبران این بوده است، که به هنگامی که با مخالفتها رو برو میشدند، خداوند برای تنبه و بیداری اقوام سرکش، آنها را گرفتار مشکلات و ناراحتیها میساخته تا در خود احساس نیاز کنند.
در آیه مورد بحث، اشاره به همین مطلب در مورد پیروان فرعون میکند
ج2، ص84
و میگوید: «ما آل فرعون را به قحطی و خشکسالیهای متوالی و کمبود میوهها گرفتار ساختیم، شاید متذکر گردند و بیدار شوند» (وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم